نوجواني؛ دوره اي براي گريز از خانواده
 
◄ΣΞΣ♥мλη☻,Кн☺Ð₪Σ♥ΣΞΣ►
ای کاش تنها غمم ،شکستن نوک مدادم بود.

«...من اولين اربابت خواهم بود چون ناخواسته و حتي ندانسته، چيزهايي را به تو تحميل خواهم کرد که براي من خوب هستند نه براي تو، مثلا همين کفش هاي کوچولو، براي من قشنگ هستند، اما براي تو چطور؟ وقتي آن ها را به پايت کنم تو گريه و فرياد سر خواهي داد...» اين را«اوريانا فالاچي» بزرگ بانوي روزنامه نگار خطاب«به کودکي که هرگز زاده نشد» گفته است. گويي فطرت آدميان است که دوست دارند مالک فرزندان شان باشند تا ابد. غافل از اين که ديري نخواهد پاييد همان فرزندان کفش هايي را که پدران و مادرانشان به پايشان پوشانده اند، از پا به در خواهند آورد و به راه ديگر خواهند رفت. صد البته اين اتفاق زودتر از آن چه تصور کنيد فراخواهد رسيد، بي آن که متوجه شويد آن ها علم طغيان را برخواهند داشت. هنگامي که نوجوان تان انبوهي از تعارض ها، ناسازگاري ها، پرخاشگري ها، مقاومت ها، نزاع ها، خانواده گريزي ها و... را از خود بروز مي دهد نگران نباشيد، او در جستجوي يافتن خود برآمده است. بدانيد که او ديگر از شما نيست بلکه با شماست. او مي خواهد تنها باشد.

مي خواهم در خانه بمانم؛ تنها:

هنگامي که شما خواستيد به مهماني برويد و براي نخستين بار از فرزندتان شنيديد که: «مي خواهم در خانه تنها بمانم!» اصلا انتظار شنيدن چنين جمله اي را نداشتيد، اين، آن هنگام است که بسرعت فرارسيد. او سودايي ديگر متفاوت از شما در سر دارد. او بسرعت از سن کودکي خود فاصله گرفته است؛ نشانه اش هم تمايل فراواني است که به انزوا و دوري از جمع دارد. حتي گاهي ترجيح مي دهد در اتاقش را ببندد، روي تختش دراز بکشد و به سقف خيره شود. اما شما باز هم دوست داريد که رفتارش هم چون گذشته باشد؛ اما ديگر ممکن نيست آن روزهاي کودکي بازآيد. بايد در اين مرحله بسيار حساس بود و مراقب، چون بخشي از اين رفتار مي تواند طبيعي باشد و گاهي افراطش نشانه هاي يک بيماري است و البته رفتار نامناسب والدين مي تواند موجب تيرگي روابط ميان آن ها شود.

پناهگاه خانواده؛ محکم يا لرزان

قصه مهم است، به آن مهمي که سرنوشت نوجوان را تا نفس آخرش رقم مي زند. آيا نوجوان تان همان کودک ديروز است يا اينک دوشيزه اي تمام عيار و مردي بلندبالا شده است؟ هيچ کدام؛ او معلق مانده بين زمين خاکي و آسمان آبي. با همه سر جنگ دارد و اما پيش از هر شکست يا پيروزي، ديگر بار به آغوش محبت بازمي آيد. دوست دارد دوستش بدارند و او هم ديگران را دوست بدارد، تا پاي جان. در اين دوره همراه همسالان است و از خانواده تا حدودي گريزان. کودک با ورود به دوره نوجواني الگوپذيري خود را از خانواده به گروه همسال تغيير مي دهد، او در اين سنين به ويژه از ۱۴سالگي به بعد مي خواهد زمانش را با گروه هايي که الگوي رفتاري او هستند، سپري کند. به باور اين عضو هيات مديره کانون مددکاري اجتماعي ايران، اين رفتار براي نوجوان يک هنجار است چون در اين سن خانواده هسته اي جوابگوي نياز ارتباطي نوجوان نيست.» به باور بسياري از کارشناسان هنگامي که محيط خانه براي نوجوان ناامن شود يا وقتي خانه تهي از مهر و محبت شود اين مساله به عنوان يک نوع محروميت و فشار رواني موجب مي شود تا فرزندان محبت را در بيرون خانه جستجو کنند. اما در اين حالت چه رخ خواهد داد؟ براي اطلاع بيشتر بهتر است بار ديگر تيتر روزنامه ها را مرور کنيد و سرخط خبرها را گوش دهيد تا به خطرهايي همچون باندهاي فحشا و مواد مخدر، انواع بيماري ها و ناهنجاري ها، کانون هاي سرقت و... که نوجوان شما را در بيرون از خانه تهديد مي کنند، بيشترآشنا شويد. هنگامي که نوجوان حمايت و محبت را در بيرون از خانه جستجو کند با کوچک ترين چراغ سبزي مجذوب سرابي خواهد شد که در نهايت سر از کانون هاي اصلاح و تربيت و مراکز نگهداري بهزيستي درخواهد آورد. تنها و تنها به اين دليل که وي به دليل سن حساسش فاقد تمييز درست از نادرست است.

نه مقابله به مثل نه مظلوم نمايي

اصلا فکرش را نکنيد که براي مقابله با رفتارهاي فرزند نوجوان خود، که بسياري از آن ها طبيعي و خاص سن او است، مقابله به مثل کنيد. گاهي والدين در برابر خواسته هاي فرزندان شان طاقت از کف مي دهند و فرياد مي کشند، کتک مي زنند و حتي گريه مي کنند. آن ها مي خواهند با بازي کردن در نقش قرباني، فرزند را وادار به تسليم کنند يا حداقل اندکي از عواطف او را به نفع خود تحريک کنند. اين نوع تعامل و واکنش تنها به دليل عدم شناخت و آگاهي والدين از سن حساس نوجواني است. اما هيچ کدام از اين راه ها توسط هيچ کارشناس و مشاوري به شما توصيه و تجويز نمي شود. مشکل شما اين است که چرا ديگر مثل سابق از شما فرمان نمي برند و مشکل نوجوان تان اين است که چرا کسي آن ها را درک نمي کند و اما ادامه ماجرا...

نوجوان را بشناسيد

درباره نوجوان، نيازها و ويژگي هايش سخن بسيار گفته و کتاب هاي زيادي نوشته شده است، اما به طور خلاصه مي توان ويژگي هاي يک نوجوان را چنين برشمرد: پرخاشگر و ستيزه جو، تندخو و عصبي، بي انضباط و حرف نشنو، تک رو و سلطه جو، لجباز و يکدنده، گوشه گير، استقلال طلب، «نه» بگو، بي حوصله، کم طاقت، مايوس و کلافه.
نکته: کارشناسان توصيه مي کنند به نوجوان خود فرصت تفکر و تامل بدهيد تا با خود خلوت کند و در حالت يأس و افسردگي حامي شان باشيد تا هيجانات خود را بروز دهد بدانيد که لازمه هر نوع کنش و واکنشي داشتن اطلاعات کافي و شناخت نسبي از ويژگي هاي فرد نوجوان است، اما مشروط بر حفظ تعادل. «بسياري از مراجعان به کلينيک مددکاري که او در آن فعاليت مي کند، خانواده هايي تشکيل مي دهند که از انزواي فرزند نوجوان خود نگران هستند. به طور مثال برخي از اين مساله که نوجوانشان در اتاق را بر روي خود مي بندد اظهار نگراني مي کنند. اما آن ها بايد بدانند در اين سن بحران «هويت» ذهن او را درگيرخود کرده است، در چنين حالتي بهتر است که به نوجوان اجازه خلوت کردن با خود و تامل و تعمق داده شود. البته همين موضوع بحران هويت خود عامل منزوي شدن نوجوان مي شود که يک امر طبيعي است. نوجوان در اين مرحله به تغييرات روي داده مي انديشد. يافتن هويت جديد مستلزم گذشت زمان است. گاهي والدين چنين اجازه و فرصتي را به نوجوان خود نمي دهند.»

بلوغ، تابوي شکسته نشده

هنوز هم خانواده هاي بسياري وجود دارند و هستند که سخن از مسائل جنسي و ورود به آن ها را حريم ممنوعه به شمار مي آورند. كارشناسان از بلوغ به عنوان«بحران» ياد مي کند. به نظر كارشناسان به اين دليل به اين دوره بحران گفته مي شود چون شخص از آن چندان اطلاعي ندارد. در جامعه سنتي همانند ايران، والدين فرزند خود را براي اين دوره آماده نمي کنند. در نتيجه نوجوان به اين احساس مي رسد که متفاوت با اطرافيان و خانواده است. حتي مسائلش نيز با آنها متفاوت است. اکنون نوجوان در اين دوره نه شبيه بزرگ ترها است نه کوچک ترها. بنابراين ترجيح مي دهد با يک همسال و همدرد خود ارتباط برقرار کند که با هم شباهت هاي رفتاري بيشتري دارند. وي در مورد نحوه رفتار والدين کشورهاي توسعه يافته با نوجوانان خود در زمينه بلوغ مي گويد: «حتي در جوامع غربي که اطلاع رساني و آموزش در زمينه مسائل بلوغ و جنسي بيشتر است، با وجود اين در غرب نيز گرايش به همسالان وجود دارد.

به نوجوانان اصرار نکنيد

هر چه والدين از سن نوجواني و خصوصيات اين دوره اطلاعات بيشتري داشته باشند، باز نوع نگاهشان بيروني است. آيا تاکنون با خود انديشيده ايد که نوجوان در درون خود چه مي انديشد؟ بد نيست مروري به خاطرات گذشته خود داشته باشيد. اکنون با رشد کودک اين پرسش براي وي مطرح مي شود که چه اتفاقي براي او افتاده است که نگاه قبلي والدين نسبت به او تغيير پيدا کرده است، تا ديروز او را در آغوش گرم خود مي گر فتند و در بستر مادر به خواب مي رفت اما امروز همه چيز متفاوت است؟ تازه دماغش هم پف کرده است! رشد دست ها و پاها نسبت به بدن تناسبي ندارد! «در اين مواقع به نوجوان به نوعي احساس«جوجه اردک زشت» دست مي دهد که البته ذهن او نمي تواند به سرعت اين تغييرات را بپذيرد. هم زمان با رشد جسمي، مرحله بلوغ نيز فرا مي رسد. به باور اين مددکار با چنين وضعيتي نوجوان ترجيح مي دهد که در جمع بزرگ ترها و فاميل قرار نگيرد. به هر حال براي هماهنگي با شرايط جديد نياز به گذشت زمان است. اصرار بي مورد والدين براي برقراري ارتباط در چنين مواقعي چندان مطلوب نيست. گاهي اصرار منجر به کشمکش مي شود، در اين مواقع اگر فرزندان موقعيت مناسبي از لحاظ روحي نداشته باشند و به نوعي فضاي پريشاني در خانواده غالب شود، ميل و گرايش نوجوان به سمت انحراف بيشتر خواهد شد. البته اين مساله براي دختران شکل حادتري دارد. به توصيه کارشناسان بهتر است که روابط خود را با آن ها مستحکم و گرم نگه داريد؛ البته به صورت طبيعي، چون بروز احساسات عاطفي غلط از سوي والدين فاصله ها را عميق تر و بيشتر مي کند که اين خود به خانواده گريزي در نوجوان بيشتر دامن مي زند.

فاصله نسل ها

والدين هر اندازه هم با فرزندان شان از نظر سبک زندگي و نوع انديشيدن فاصله داشته باشند، اما دانش روز براي برقراري يک رابطه بهتر به آن ها کمک خواهد کرد. به طور مثال بر اساس توصيه کارشناسان شما مي توانيد به نوجوان خود فرصت تامل و تفکر بدهيد، اجازه دهيد تا زمان بيشتري نسبت به گذشته با خود خلوت کنند، گاهي احساسات و نيازهاي کنترل نشده شان نياز به نظارت و راهنمايي دارد، البته اصولي و حساب شده، هنگامي که به آن ها حالت ياس و افسردگي دست مي دهد راهنما و حامي شان باشيد، بستر و محيط خانه را براي آن ها امن و قابل اعتماد کنيد و اجازه بروز احساس و هيجان را به آن ها بدهيد. «کودکان شما بچه هاي شما نيستند، آنان به دست شما پا به مرحله وجود مي نهند، با آن که با شمايند، اما از آن شما نيستند. مي توانيد عشق تان را ارزاني شان کنيد، اما نه افکار و انديشه هاي تان را، چرا که آنان افکار خويش را دارند، مي توانيد جسم ايشان را کاشانه بخشيد اما نه روح شان را، چرا که روح آنان در خانه فردا ساکن است. مي توانيد رنج بريد تا مثل آن ها باشيد، اما در اين طلب نباشيد که آنان را هم چون خود سازيد چرا که زندگي به عقب باز نمي گردد و در ديروز رحل اقامت نمي افکند.» اين ها را«جبران خليل جبران» نويسنده مشهور گفته است.
 
نويسنده: سامان عابري 
منبع: روزنامه جام جم

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







 
درباره وبلاگ

سلام دوستان عزیز به وبلاگ ماخوش اومدین.مرسی از بازدیدتون.امیدواریم بتونیم مطالبی رو در وبلاگمون قرار بدیم که مورد پسند شما دوستان گل باشه.چندتا خواهش داریم یکی اینکه تو نظر سنجی شرکت کنید .دومی اینکه حتما برامون نظر بزارید.سومی حتما ولطفا عضو هم بشید.مرسی از شما بازیدید کننده ی گرامی.برای اطلاعات بیشتر میتونید به پروفایل مراجعه کنید.هر گونه سوالی هم داشتید میتونید به ادرس ایمیل هر دوتامون بفرستید.مرسی
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ◄ΣΞΣ♥мλη☻,Кн☺Ð₪Σ♥ΣΞΣ► و آدرس arashdnm.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. فداتون بوس بوس





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 520
بازدید دیروز : 207
بازدید هفته : 1045
بازدید ماه : 1398
بازدید کل : 222820
تعداد مطالب : 987
تعداد نظرات : 151
تعداد آنلاین : 1